اگرچه دکارت از تعالیم مدارس سرخورده و
پریشان فکر بود ولی در عین حال شیفته ی نوع دیگری از علم بود. این شیفتگی و آن
سرخوردگی مولود ریاضیاتی بود که در لافلش فرا گرفته بود. بی شک، فضای ابهام و
تردید فلسفه ی مدرسی، وی را بیش از پیش به جستجوی مبنای یقینی ترغیب می کرد ولی
قاطعیت برهان و بداهت استدلال ریاضیات بود که دکارت را به یافتن مبنای یقینی
امیدوار کرد...

در شماره های پیشین، بنیادی ترین رکن فلسفه ی دکارت و تفکرِ
مدرن یعنی سوبژکتیویسم شرح داده شد. در این شماره خصیصه دیگری از فلسفه دکارت را
معرفی می کنیم که سراسر تفکر مدرن را دربرگرفته و به شدت بر علوم طبیعی تأثیرگذار
بوده است.
1.قاطعیت و بداهت ریاضیات
همانطور که گفته شد، دکارت پس از جستجوی فراوان، مبنای
یقینی معرفت را در «من» یافت. اگرچه دکارت از تعالیم مدارس سرخورده و پریشان فکر
بود ولی در عین حال شیفته ی نوع دیگری از علم بود. این شیفتگی و آن سرخوردگی مولود
ریاضیاتی بود که در لافلش فرا گرفته بود. بی شک، فضای ابهام و تردید فلسفه ی
مدرسی، وی را بیش از پیش به جستجوی مبنای یقینی ترغیب می کرد ولی قاطعیت برهان و
بداهت استدلال ریاضیات بود که دکارت را به یافتن مبنای یقینی امیدوار کرد. زیرا
قضایای اقلیدس و نیز سایر قضایای ریاضیات، هنوز همان قطعیت برهان و اعتبار نتایج
را دارند که قرن ها پیش داشتند.